ZZZZZZZ

تابستون می‌خواد بره:

تابستون داره از اینجا می‌ره
برگای گل سرخ تو حیاط‌مون
یواش یواش داره می ریزه
گل سرخ به من نگاه می‌کنه
التماس می‌کنه
که یه کاری بکنم
اما از من که هیچی
از مدیر مدرسمونم کاری برنمیاد!
اون بعد از ظهرای گرم و
بستنیای سرد
که خورشید تابستون آبشون می‌کرد
مهمونای سرزده و شربت سرد آلبالو

اون پروانه‌های شوخ و شنگ

همه دارن ازین شهر میذارن و میرن
من می‌مونم و
یه حوضچه با آب یخ بسته
ای‌کاش که لااقل مدیر مدرسه‌مون یه کاری می‌کرد.

---------------%

سلام 

ببخشید یه مدت نبودمااا!...کمبود وقت مگه میذاره؟

این هفته فک می کنم بیشتر بتونم به تبیان سر بزنم.

با اجازه...

ZZZZZZZ


 

جمعه دهم 8 1387

هوالباقی...

سلام

-:-دوستای گلم-:-

ایندفعه یه سوالی ازتون دارم

خودم اینهمه کتاب معرفی کردم (البته کتابای گوناگون)یه بار از خودم نپرسیدم این سری کتابا از موضوعات مورد علاقه ی  شما هست یانه؟ ... سرخ شدم رفت!...ولی خب حالا می پرسم دیگهههه!

کتابای مورد علاقه ی شما ازچه دسته این؟مثلا رمان،شعر،علمی و...

کدوما؟بگید تا من از  موضوعات مورد علاقه ی شما کتاب معرفی کنم!

منتظرم...حتما بگید وگرنه خودم کتابای دیگه ای از موضوعات دیگه ای رو معرفی می کنم!

خب من از کجا بدونم شما کدوما رو دوست دارید خب؟؟

در پناه یزدان پاک...

دوشنبه یازدهم 6 1387

هوالباقی...

سلام بچه ها

من پناه 60 هستم

تازه این وبلاگو راه اندازی کردم راستشو اگه بخواین این اولین وبلاگ منم هست!

امیدوارم بتونم با راهنمایی های شما وبلاگمو حداقل به درجه ی خوب برسونم!

بعضی از دوستان گل انجمنی و مطالبی منو میشناسن امیدوارم گذرشون به کلبه ی حقیرم بیفته!

البته آشیانه وبلاگ خودتونه ها! راحت باشین هر نظری هم می خواین بدین بدین!خوشحال می شم!

منتظر مطالبم باشین... منتظر راهنمایی هاتونم هستم.

برمی گردم!

 

در پناه یزدان پاک...
يکشنبه دهم 6 1387
X